::هوالرفیق::
سال سوم دبیرستان بود، معلم ریاضی برگهها را پخش کرد و گفت: لطفا اول اسمتان را بنویسید.» چند لحظهای نگذشته بود که تاکید کرد: اسمتان را کامل بنویسید.»من دو تا اسم دارم، در خانه "کسری" صدایم میکنند؛ دوستان صمیمی و دیگران هم. نه اصلا بگذار این طور بگویم: وقتی که سال اول ابتدایی همان روز اول معلم عزیزمان، خانم مفرّحی، حضور غیاب میکرد وقتی بلند خواند: امیرعلی رستگار» من دستم را بلند نکردم و داشتم دنبال امیرعلی میگشتم تا ببینم چطور ممکن است فامیل مرا داشته باشد. تمام شد و به معلم گفتم.
ادامه مطلب
درباره این سایت